امي تيسامي تيس، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

امی تیس،فرشته ما

بازم مدرسه

من و امي تيس هر دو سرما خورديم. من اداره ميرم ولي امي تيس هم بخاطر خودش و هم بخاطر بچه هاي ديگه مهد كودك يا بقول خودش مدرسه نميره و پيش مادرجون مي مونه. از مكالمات ديشب من و امي تيس:  - مامان مگه تو سرما نخوردي؟  - بله ميبيني كه حالم خوب نيست.  - پس اداره نميري فردا؟  - چرا مامان مجبورم برم من.  - آهان! پس هر كي سرماخورد مدرسه نميره اما اداره ميره. خوب منم ميام اداره با تو. -  از طرف ديگه اين خانم به مامانم ميگه: - مادرجون دوستت دارم.من سرما خوردم .دلم ميخواد پيش تو بمونم و تلويزيون ببينم.امروز نميرم مدرسه.  سياست گفتاري رو دارين كه؟! ...
26 شهريور 1390

کیش

دختر ما چند روزی مهمون جزیره کیش بود برای بار دوم در سال ٩٠ و یه دل سیر توی آب شورها (به قول خودش) شنا و بازی کرد. همینطور در کنار برنامه جشنواره سنتی ها که اونجا برگزار شده بود نقاشی کرد و صورتش هم نقاشی شد.البته خودش یه دزد دریایی انتخاب کرده بود که بابا و اون خانم گریمور براش پروانه درنظر گرفته بودن.اونقدر حواسش جمع بود که وقتی بعد از اتمام کار فکراشو کرد به باباش گفت پس چرا فقط یه طرف صورتم نقاشی شد؟! و ما هم به اجبار بردیم و کمی تا قسمتی طرف دیگه صورتش رو خال خالی کردن براش. امی تیس توی جزیره خواب بسیار آرام و راحتی داره و از دریا و دیدنی ها و مراکز خرید خنک اونجا توی این هوای گرم حسابی لذت برد. بابایی ممنونیم. ...
19 شهريور 1390

بدون عنوان

دیروز خانم کوچولو رو بردم دکتر.آخه چند روزیه سرماخورده .از ترس مزمن شدن یا تبدیل به عفونت سینوس گفتم سریع مداوا بشه هر چند در درجه اول این آنتی بیوتیکها بچه رو ضغیف میکنن. از بس بد غذاس همش نگرانم کم خون نشه.چون شکر خدا همیشه سالم و سرحال بوده ولی بنیه مگه چقدر میتونه جوابگو باشه.همیشه این جور مواقع که کسی نگرانی منو میبینه و میگه ولش کن بذار خودش هر وقت گرسنه شد غذا میخوره و این قدر اعصابتو بهم نریز توی دلم میگم کی خبر داره که انگار این بچه اصلا سراغ غذا نمیگیره وقتی هم خسته و گرسنه شد میشه یه بچه نق نقو و بیحوصله و اونجاس که دیگه من عملا کم میارم و بهم میریزم.   ...
3 شهريور 1390
1